.
:
::
:::khob dige,
vaght vaghte ta-ghire...
ye seri chizaaro har chandvaght be
chandvaght baayad shaamele
taghiraati kard.
menjomle hamin webloge, ke
dige forme o ghaalebesh
khaste konande shode.
menba-d be aadrese zir sar bezanid,
chunke injuri ke bush miyaad
dowraane maraze schizofreni daare
tamum mishe.
salaamat ke che arz konam, vali dowraane
jadidi dar raahe va ki bud ke migoft:
baayad tarhi now darandaakht.
ed-de-aa be in mas-ale va anjaamsho
faghat gozashte zamaan mitune neshun bede.
pass men ba-ad didaare maa dar:
www.ateliernord.blogspot.com
...be faavoritaatun ezaafe konid!!!
:::bye...
:
...ta fardaa...
mesle...
az fardaa ta taarikis, mage na?
:
:
:::What Is Going On in Their Heads?:::
Illustration by Behrang Samadzadegan
...- And what do you paint?
- Everything….
- Don't you care about what's going on around you?
- What is going on?
- I'm talking about the Event.
- It's raining and friends and lovers have come to meet. It's very beautiful.
The woman’s reply is calm and collected. Her final sentence is accompanied by rapid movements of her feet. The man notices her manicured nails and know she's talking more confidently now.
- Nah, this won't do. I'm really curious to know. You don't know anything about Zahra Kazemi's mysterious death? Have you stopped to think about Laleh and Ladan? July 9th came and went. Did you even bother?
- I'm baffled and overwhelmed by your questions...
By Ahoo Alagha, at:
http://www.tehranavenue.com
::
:
:
:
:
:::اسکيزو در تهران!:::
... و اسکيز شب بخسبيد و چون صبح برخاست والدين خود بگفت که من ديگر تاب اين ده نتانم آوردن و همی خواهم که به شهر اندر شوم و کار کنم و زن ستانم و بچه آورم (احتمالا زنش بچه آورد) و اين کنم و آن کنم .... پس والدينش بگفتند که تو را ديگر سبيل سبز گرديده و هر چه که دانی که نيکت اوفتد همان کن ... پس غروب که شد اسکيز چوبی بر دوش خود نهاد و بقچه ای از آن آويزان نمود و مرغی در بغل گرفت که چون وی را کار به گير نايد لااقل تخم مرغ تاند خوردن ... پس از کوره راه ده به راه افتاد تا اينکه به آسفالته رسيد و بر مینی بوسی گذری سوار بگشت ... چون در مینی بوس شد از ميان مرغ و گوسفندان جماعت بگذشت و جايی يافت و سر خود بر پنجره گذاشت و بيرون مينگريست و .... پس خود بديد که در ميدان آزادی شده وز برای خودش گيج ميزند کينجا کجاست ، که ناگاه صدای ضعيفه ای به گوشش رسيد که ايها الجوان بيا جلو که خوش آمدی و بر اين مرکب من سوار شو ــ بر پی تی کروز کرايسلر من سوار شو! ــ و مرا خانه ايست در فرشته و در به در به دنبال شوی ميگشتم و خوب شد که تو آمدی و اين مرغ به من ده و در کارخانه پدرم شو و فرمان بران و چون شباهنگام باز خانه شوی من تو را غذا دهم و زندگانی به همين نيکويی بر ما خواهد گذشت ... پس اسکيز داشت لبخند ميزد که ناگاه مردی از ته مینی بوس داد بزد : آقا رانندگی نيا دار ، بچه (گلاب به روتون) گی داره ... حاليا که اسکيز به شهر اندرون شده ، وی را تصميم بر اين است که تا آن دخترک پی تی کروز کرايسلر سوار نيابد، تهران را ترک مکند مگر آنکه ديگر چه شود ... و بر شمايان است که اگر از آن عليا مخدره آدرسی و يا خبری داريد وی را مطلع ساخته م خانواده ای را از نگرانی نجات دهيد ...
.
:
:از :
http://skizoferny.persianblog.com
:
Thursday, August 7
::
:
:
:
:::اين هنر زيباسازى :::
:::
آيا شما به محيط پيرامونتان اهميت مىدهيد؟ آيا به تأثيرات محيط بر ذهن و روان معتقديد؟ يا آنکه در برابر ناموزونىها شانه بالا مىاندازيد و برايتان تفاوتى نمىکند که چه تصاويرى در محيط زندگى روزمرهتان مىبينيد؟ اشتباه نکنيد! راجع به دکوراسيون و تزئين منزل و محل کارتان صحبت نمىکنم، مسأله مورد بحث کاملاً غير شخصى و متعلق به عموم است:
:::
:از :
http://www.tehranavenue.com
:::
:
Wednesday, August 6
:
:
:
::: خورشيد خانم:::
:
:از :
http://www.roshangari.com
:::
:::
...بدين قرار خورشيد خانم نخستين زن ايرانى بود كه در ترقى توليدات ملى به رقابت با كالاهاى فرنگى پرداخت و در اين مهم توفيق يافت. خبر اين واقعه در روزنامه
¨ وقايع اتفاقيه¨ به چاپ رسيد. متن خبر, مورخ جمعه يازدهم ربيع الثانى 1267 هجرى قمرى, بدين قرار است:
ضعيفة تهرانى زردوزى دورة ملبوس صاحب منصب نظامى را به قاعدة روم دوخته و در كمال خوبى به عمل آورد كه در اين هفته به نظر اولياى دولت عليه رساند. به طوريست كه مطلقا با كار اسلامبولى امتياز داده نمىشود. اولياى دولت عليه حكومت فرمودند كه شاگرد بسيار نگاه دارد و تا مدت پنج سال احدى در عمل او شراكت ننمايد
:
Tuesday, August 5